سریال نمایش خانگی آش کشک خاله نیست!
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۰۲۶۸۱
مجتبی احمدی؛ دبیر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا
مدت هاست تلویزیون برای تماشاگرش تدارک ویژه ای ندیده است و می توان گفت سریال های معمولی که در فصلهای تکراری با قصه هایی در خوشبینانه ترین حالت متوسط برای مردمی که باید برای رها شدن از وضعیت روحی و روانی شان مستمسکی داشته باشند، وجود ندارد.
درواقع تلویزیون در چندوقت اخیر به دلیل شرایط نامطلوب اقتصادی تولیداتی با ریسک بالا داشته است و در زمان تولید یک کار نمی توان این اعتماد را ایجاد کرد که قرار است یک اتفاق ویژه در قاب تلویزیون رخ دهد، به جز چند سریال که در قالب های قابل بحث به لحاظ فیلمنامه و بازیگری تولید شدند، بسیاری از مجموعه های نمایشی اتفاقی ارزشمند نبودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این اوصاف بدیهی است که مخاطبان تلویزیون علاقهمند باشند پیگیر سریالهای شبکه نمایش خانگی باشند، چراکه این آثار معمولا با ویترینی جذابتر، داستانهایی ملتهب و موقعیتهایی کم ممیزیتر از سریالهای تلویزیونی می توانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. البته باید گفت تلویزیون میتوانست از این رقیب به عنوان یک فرصت در افزایش انگیزه تیم های سازنده سود ببرد که این اتفاق رخ نداده است.
بدون هیچ تعارفی باید گفت برخی از اعداد و ارقامی که در شبکه نمایش خانگی هزینه شده به نوعی حیف و میل کردن پول است. درحقیقت اینجا جدا از بررسی تولیدات پرمخاطب شبکه نمایش خانگی می توانیم این ساخته ها را از زوایایی نقد و بررسی هم داشته باشیم.
در میان چهار سریالی که هم اکنون روی پیشخوان مارکت ها یا از طریق اَپ های موجود به فروش می رسد گاهی شاهد کم فروشی های انکارناپذیری هستیم که نمی توان از کنار آن به راحتی عبور کرد. چراکه مخاطبِ این آثار به دلیل هزینه ای که برای دیدن مجموعه نمایش های شبکه خانگی پرداخت می کند توقع دارد حداقل به اندازه یک قسمت سریال برای او قصه تعریف شود، ماجرا ببیند و سریال بتواند در یک قسمت تماشاگرش را از داستانی که طبق قراداد هفتگی دنبال می کند سیراب کند.
آیا این اتفاق برای تمام سریال های شبکه نمایش خانگی رخ می دهد؟ آیا طمع بالا بردن تعداد قسمت ها سازندگان را وسوسه نمی کند تا به برخی از قسمت ها آب ببندند؟!
اگر تماشاگرِ سریال های نمایش خانگی باشید متوجه خواهید شد که در برخی از این مجموعه ها و در بعضی از قسمت ها نه تنها تیم کارگردانی و تدوین به کش دار کردن بی دلیل و خارج از هرگونه تعلیق اصرار دارند و قصه ای برای روایت وجود ندارد که حتی مخاطب از دیدن لحظات تکراری کلافه و خسته می شود. درواقع مخاطب خارج از احساس شکستی که برای پرداخت هزینه دیدن یک سریال در این مدیوم دارد از دیدن پلانهای اضافی، تکراری و بی تاثیر که مشخصا با هدف افزایش زمان در سریال به کارگیری شده است عصبی می شود.
سریالی که قرار است با تدوین به شیوه فلش بک و فلش فوروارد مستمر در روال روایت، تماشاگر را سردرگم کند و با همین حربه لحظه به لحظه تماشاگرش را نگه دارد. این استراتژی که با هدف جالب تعلیق های چندبرابر اتخاذ شده است تا جایی از قصه یک فرمول نو محسوب می شود اما از جایی دیگر تماشاگر را از قصه می کَند و او را از دنبال کردن سریالی که ترتیب و نظم ذهنی اش را برهم زده است و نمی تواند ارتباط شخصیت ها را متوجه شود و راکورد کاراکترها را حفظ کند، برحذر می دارد.
(اینکه قرار باشد با شیوه ای خارج از حوزه کلاسیک قصه گویی در سریال سازی سلیقه بدعادت کرده تماشاگرمان را تغییر بدهیم اتفاقی مطلوب است و قابل ستایش، اما فراموش نکنیم شبکه نمایش خانگی مخاطبانی همانند تلویزیون دارد و این تماشاگر عام با برش های هفتگی یک سریال بافاصله هفت روز، نمی تواند به یک جمع بندی درست از روابط رخ داده در حوادث سریال برسد و عملا بیشتر از اینکه در یک موقعیت سرگرمی سازی و ایجاد فراغت، خودش را حس کند، خود را درگیر یک امتحان یا کنکوری می بیند که مدام از حدس زدن ها و جواب و سوال کردن های مختلف تشکیل شده است.)
از سوی دیگر سریالی مهم ترین گره قصه خود را با دندان بالاخره باز کرده و تقریبا مخاطب جلوتر از شخصیت ها در جریان اتفاقی که رخ داده است یا قرار است رخ بدهد قرار گرفته، در این شرایط شخصیت ها دورتر از تماشاگر در ماجرای کِشدار کارگردان و تیم تدوین قرار می گیرند اما با این حال در نسخه پیچیده شده ی پیش رو پلان های تکراری می بیند طوری که با یک حساب سرانگشتی متوجه می شود 20 دقیقه کلیپ بدون خواننده به علاوه 5 دقیقه آنچه دیده اید، به علاوه 5 دقیقه آنچه خواهید دید و چند پلان جدید که تماشاگر از هفته گذشته از محصول آن به دلیل چیدمان قصه مطلع است را برایش سفره پهن کرده اند. اینجاست که یاد پاکت و بسته بندی چیپس هایی میافتیم که چندبرابر چیپس از هوا پر شده اند و...
متاسفانه این نگاه بیزنسی در شبکه نمایش خانگی آسیبی جدی و ضربه ای مهلک به اعتماد مخاطبی است که در شرایط اقتصادی فعلی برای دیدن یک مجموعه نمایش خانگی در طول هفته لحظه شماری می کند. فراموش نکنیم اگر این اعتماد شکننده از بین برود عملا این بیزنس باشکست مواجه خواهد شد.
درواقع ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی جریانی همچون تلویزیون را دنبال نمی کند که آش کشک خاله باشد.اگر در تلویزیون اقبال یا عدم اقبال سریال برای سازنده و مدیر خیلی اهمیت نداشته باشد، در این مدیوم قطعا شکست سریال هم یک باخت اقتصادی محسوب می شود و هم جایگاه حرفه ای سازندگان را خدشه دار می کند.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تلویزیون روحی و روانی سینما مانکن قصه داستان کرگدن نمایش خانگی تلویزیون آمریکا مجتبی احمدی سریال دل سریال سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۰۲۶۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(عکس) «خاله الیویا» سریال «قصههای جزیره» پس از گذشت ۳۴ سال
منبع: روزیاتو